کلمات مکنونه ۱۶

ای جوهر غفلت

دریغ که صدهزار لسانِ معنوی در لسانی ناطق، و صدهزار معانی غیبی در لحنی ظاهر، ولکن گوشی نه تا بشنود و قلبی نه تا حرفی بیابد.

جوهر: اصل و خلاصه هر چیز، اصل و ذات، گوهر، هر سنگ نفیس و قیمتی، آنچه قائم به ذات باشد – جمع: جواهر

غفلت: از ياد بردن، قصور ورزيدن

اى جوهر غفلت: خطاب به نفوسي كه در غفلت و هوي و عوالم مادي و آرزوهاي نفساني مستغرقند و خود را از قرب و لقاي حضرت دوست محروم ساخته اند. 

دریغ: افسوس، حسرت 

لسان: زبان كه بدان تكلم ميكنند

ناطق: گويا

غيبي: پنهاني، اسرار مستور

لحن: صوت و آواز، آهنگ کلام - جمع: الحان

بیابد: درک کند، بفهمد

لسان معنوي: "…كلام ملكوت عبارت از معاني الهيه و اسرار ربانيه است و هر كس به آن فائز شود حقايق و اسرار خلقيه در نزد او آشكار است و معاني الهيه حقيقت جامعه جميع السن است، لهذا حواريون را روح القدس لسان ملكوتي تلقين نمود و همزبان جميع ملل گشتند…" ~مائده آسماني، ج٩، ص٢٢

"هر که در این روز فیروز آواز سروش را نشنید دارای گوش نبوده و نیست.  گوش، نه گوشی است که به دیده از آن نگرانی.  چشم باز کن تا آتش یزدان بینی و گوش هوش فرادار تا گفتار خوش جانان بشنوی." ~مجموعه الواح مباركه، چاپ مصر، ص۲۵۲