کلمات مکنونه ۵۱
- Nasim Khozein
- Jul 5, 2020
- 1 min read
Updated: Nov 10, 2020

ای پسر کنیز من
در فقر، اضطراب نشاید و در غناء اطمینان نباید. هر فقری را غناء در پی و هر غناء را فنا از عقب. ولکن فقر از ما سوی الله نعمتی است بزرگ، حقیر مشمارید. زیرا که در غایت آن غنای بالله رخ بگشاید و در این مقام أنتم الفقرآء مستور و کلمهٴ مبارکهٴ و الله هو الغنی چون صبح صادق از افق قلب عاشق ظاهر و باهر و هویدا و آشکار شود و بر عرش غنا مُتَمَکّن گردد و مقرّ یابد.

اضطراب: پریشان شدن، غمگین شدن
غنا: ثروتمندی، بی نیازی
ماسوی الله: آنچه که غیر از خداو ند است.
حقیر: کوچک، خوار
غایت: نهایت، مقصد
انتم الفقراء: شما فقیر و نیازمندید
و الله هو الغنیّ: و قسم به خداوند که او بی نیاز و توانگر است.
صبح صادق: فجر حقیقی، موقعی که روشنی روز بخوبی آشکار میگردد.
باهر: روشن، آشکار، واضح
هویدا: روشن، واضح
عرش: تخت شاهی، جایگاه مقام الهی
عرش غنا: تخت بی نیازی
مُتَمَکِن: جای گیرنده و مستقر شونده، دارای شأن و مقام
مقّر: جایگاه، محل قرار و اقامت

حضرت عبدالبهاء میفرمایند: "... فقیر صابر بهتر از غنی شاکر است، اما فقیر شاکر بهتر از فقیر صابر است و بهتر از همه غنی منفق است که از امتحان خالص مانده و سبب آسایش نوع انسان گشته. با آنکه شکر سبب ازدیاد نعمت است ولی کمال شکر به انفاق است و مقام انفاق اعظم مقامات، اینست که میفرماید لن تنالو البر حتی تنفقوا مما تحبون..."~ اخلاق بهایی، ص ۵۹
توانگرا دل درویش خود بدست آور
که مخزن زر و کانِ دِرم نخواهد ماند
بر این زرواق زبرجد نوشته اند به زر
که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
حافظ





Comments